[ad_1]
یک جنگ نابرابر؟
آیا این ایده آل ترین مقایسه ممکن است؟ جیر! شلبی از نیروگاه V8 دمش طبیعی ۵٫۲ لیتری میل لنگ تخت خوش طنین فورد، در حالی تنها ۵۲۶ اسب بخار قدرت و ۵۸۲ نیوتن متر گشتاور می گیرد که خروجی نیروگاه ۶٫۲ V8 لیتری مجهز به سوپرشارژر کامارو، روی ۶۵۰ اسب بخار قدرت و ۸۸۱ نیوتن متر (۶۵۰ پوند- فوت) گشتاور کوک شده است.
مقایسه پیشرانه های پرخوران و دمش طبیعی همیشه مقایسه سختی بوده؛ هر یک مزیت منحصر به خود را دارد. حداقلش این است که هر دو متصل به گیربکس ۶ سرعته دستی هستند، هرچند ساخته شورولت با گیربکس اتومات ۱۰ سرعته نیز قابل سفارش است. آنچه که به پیچیدگی های این معادله می افزاید، امکان سفارش ZL1 در نسخه عملکردمحورتر ۱LE است چرا که روی کاغذ، ZL1 رقیب مستقیم Shelby GT350 است و این ZL1 1LE است که رو در روی GT350R قرار می گیرد.
پدیده GT350 R
GT350R هنوز هم شبیه به یک راز سر به مهر است. از یک طرف، GT350R یک ماستنگ با موتوری محشر است و از سوی دیگر، پسوند R جزییاتی آیرودینامیک تر و چرخ های فیبرکربنی پوشش یافته با تایرهای سفارشی را به GT350 اضافه کرده، در کنار فاکتور گرفتن از صندلی های عقب، کمی هم بازنگری در سیستم تعلیق را به همراه دارد. همین خصوصیات GT350R را به ماستنگ ویرانگری تبدیل می کنند که توان عملکردی و مانورپذیری نزدیک به یک پورشه ۹۱۱ GT350 دارد و حتی موتورترند، در نسخه ۲۰۱۶ رقابت بهترین خودرو برای راندن، آن را پس از مک لارن ۵۷۰S و بالاتر از پورشه ۹۱۱ کررا S، Camaro SS 1LE، داج وایپر ACR، AMG GTS، آئودی R8 V10 Plus و آکیورا NSX، در جایگاه دوم قرار داد.
نسل جدید ZL1 هنوز چالش بهترین خودرو برای راندن موتورترند را تجربه نکرده اما در ملاقاتی که پیش تر با آن داشتیم، در پیست سرعت بین المللی ویلواسپرینگز عملکردی سریع تر از کوروت گرانداسپرت، AMG GTS، ۹۱۱ کررا S جدید، ۹۱۱ توربو S، ۹۱۱ GTS و حتی مک لارن ۵۷۰S داشت.
در آزمون دوباره این دو در ویلواسپرینگز، یک نکته بیشتر جلب نظر کرد و آن این است که با وجود قدرت به مراتب کمتر، GT350R تنها ۰٫۳۹ ثانیه کندتر از ZL1 بود. البته جای تعجب هم ندارد چرا که این شلبی مخوف، در پیست لاگوناسکا هم زمانی سریع تر از فراری ۴۵۸ ایتالیا، نسخه های مختلف نیسان GT-R، آکیورا NSX و حتی لکسس LFA به ثبت رسانده است.
روی خط راست
در مسیرهای مستقیم، برتری قدرتی ZL1 مشهود است، اما نه از همان آغاز کار، شلبی صفر تا ۹۶ کیلومتر در ساعت را در ۴٫۰ ثانیه تخته می کند و ZL1، در ۳٫۸ ثانیه. طبیعی است که در این بخش، شتاب گیری سریع بیشتر به تکنیک لانچ و اشراف کامل به تنظیمات الکترونیکی و دور مناسب موتور برای لانچ بستگی دارد تا هر عامل دیگر و رسیدن به بهترین ترکیب ممکن، در هر دو خودرو کار سختی است. در درگ ۴۰۰ متر اما ZL1 قدرت بیشتر خود را املا دیکته می کند و در حالی این مسیر را در تنها ۱۱٫۸ ثانیه، با حداکثر سرعت ۱۹۹٫۴ کیلومتر در ساعت تخته می کند که این مقادیر، برای GT350R به ترتیب برابر با ۱۲٫۲ ثانیه و ۱۹۱٫۵کیلومتر در ساعت هستند.
در تست ترمزگیری اما دو خودرو تقریبا نزدیک به هم هستند و هنگام ترمزگیری از سرعت ۹۶ کیلومتر در ساعت کامارو ۲۹٫۶ و ماستنگ ۳۰٫۲ متر تا توقف کامل فاصله دارند که نشان دهنده عملکرد قابل تحسین سیستم ترمز آنهاست. البته باید به این هم اشاره کرد که ترمزهای ZL1 به مراتب تاثیرگذارتر از آن چیزی هستند که احساس می شود و ممکن است کورس به نسبت طولانی پدال نرم آن، به مزاج هر راننده ای خوش نیاید.
برعکس، ترمزهای GT350R حس خوشایندتری دارد. پدال ترمز بسیار سفت است، هیچ گونه پرش هنگام ترمز گیری تجربه نمی کنید و با داغ تر شدن ترمزها و تایرها، فواصل توقف، کوتاه تر و کوتاه تر هم می شوند. همین به ثبت زمان های سریع تر در پیست کمک می کند.
وقتی مسیر، پیچ می خورد
این دو پونی کار در تحمل پذیری شتاب جانبی بسیار نزدیک به یکدیگر بوده، هر دو نهایت فشار ۱٫۰۸g را تحمل می کنند که البته با معیارهای امروز، شگفت انگیز نیست. شاید فکر کنید در این شرایط، خودرو قدرتمندتر با ترمزهای بهتر، در تست سرعت در مسیر ∞- شکل عملکردی بهتری خواهدداشت اما اشتباه می کنید چرا که شلبی با زمان ۲۳٫۱ ثانیه، ۰٫۱ ثانیه سریع تر از ZL1 این آزمون را پشت سر گذاشت.
آنچه که هنوز مطرح نکرده ایم، مقوله وزن است. GT350R با وزن خالص ۱٫۶۸۴ کیلوگرم، ۹۰ کیلوگرم سبک تر از ZL1 است و این اضافه وزن ZL1، در عین قدرت به مراتب بیشتری که دارد، در نقطه ای متمرکز شده که نباید. اما نبرد رو در رو در پیست چیزی فراتر از کنار هم قرار دادن این اعداد و ارقام است. مشخصا مالک هیچ یک از این دو پونی ویرانگر قرار نیست راننده حرفه ای رِیس برای ثبت سریع ترین زمان های ممکن استخدام کند و یا زمان های طولانی را صرف تغییر تنظیمات برای هرچه بهتر کردن این زمان ها کند.
حد نهایی یک پونی آمریکایی
پشت فرمان، ZL1 تقریبا حس یک خودرو لوکس را دارد. سواری اش محشر است و تجربه تقریبا رام و مطیعی از رانندگی را به راننده می دهد. درواقع درد مشترک ZL1 با امثال پورشه ۹۱۱ توربو این است که اگر سواری سفت و سخت از آن نگیرید، بیش از حد رام و مطیع می شود و فراموش خواهید کرد که سوار بر یک خودرو به واقع اسپرت در کلاس جهانی هستید.
Shelby GT350R نقطه مقابل این حس را دارد. به سبب بهره مندی از فرمان عالی و تایرهای چسبنده، جلوی خودرو بسیارتیز و آنی تغییر جهت می دهد. صندلی ها سفت و فیت هستند و اگر دریچه فرعی را باز گذاشته باشید، طنین اگزوز کرکننده است. هنگام تخته کردن پدال گاز نیز باید شش دانگ حواستان جمع باشد. با تمام اینها، در جاده های پیچ در پیچ کوهستانی، شلبی آن خودرویی است که دوست دارید پشت فرمانش باشید. فرمانی عملکرد محشری دارد، تعویض دنده بهتر انجام می شود، موتور حس بهتری دارد (مخصوصا با ردلاین ۸٫۲۵۰ در برابر ۶٫۵۰۰ rpm کامارو)، ترمزها کارآمدتر حس می شوند و خودرو، در یک کلام، از هر نظر اسپرتی تر است. به عبارت بهتر، لذت سواری بیشتری دارد.
شورولت می داند که در آماده کردن اسلحه تازه خود برای پیست، کم گذاشته و به همین دلیل هم هست که نسخه بیشتر کوک شده برای پیست کامارو ZL1 را با پسوند ۱LE ارائه می کند. شاید عادلانه تر، مقایسه GT350R با ZL1 1LE باشد، یا شاید هم بهتر است کمی صبر کنیم و درعوض، حد نهایی یک کامارو از نگاه شورولت را رو در روی نسل جدید GT500 (یا حتی GT500 R) که مراحل پایانی آزمون های پیش تولید را می گذراند، قرار دهیم. تا آن زمان، GT350R نه تنها حد نهایی یک ماستنگ لقب می گیرد، بلکه تمام آن چیزی است که یک پونی کار آمریکایی باید باشد.
فورد فاتح این نبرد است هرچند فعلا پایانی برای جنگ ماستنگ و کامارو وجود ندارد.
[ad_2]